سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرچه بدان بسنده کردن توان ، بس بود همان . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

صفحات اختصاصی
 
قرآن ، نماز
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :16
بازدید دیروز :119
کل بازدید :152393
تعداد کل یاداشته ها : 164
103/9/3
1:28 ع

 

آید به مشـام ، بوی خوش طعمِ هلیم

در بیست و یکِ بهـار ، همراه نسیم

 

از بهـر خداحافظی اش «انگـوتی»

گسترده چنین بسـاط تکریم و نعیم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دوستان ، این  هلیم * خوردن داشت

بلکه حتی به خانه بردن داشت


بعد از آن عهد «آش و نوشابه»*

 این فضا رنگی از فسردن داشت


ولی امروز این طلسم شکست

گرچه یک عمر دل شکستن داشت


سور ، بیمار و مردنی شده بود

یا به زودی خیال مردن داشت


همه ترفیع ها ، بدون صدا

 بی خبر ، آنکه عزم رفتن داشت


نه ز صبحانه ای  خبر،  نه ناهار

نه کسی قصد سور دادن داشت


ناگهان ، قهرمـانی از تُرکان

کرد  کاری که الحق احسن داشت


پیشکسوت «جواد انگوتی»

زد رکوردِ هر آنکه قبـلاً  داشت


گشت سرهنگ و با سی ویک سال

 حالی اکنون که قصد رفتن داشت


همه ی سروَران و یاران را

که در این سال های بودن داشت


تا خداحافظی کند ز همه

 کرد مهمان ، چو شوق دیدن داشت


پس حلالش کنید با «صلوات»

 با صدایی که بس شنیدن داشت


روزه ، دارد ثواب  در «شعبان»

ولی امروز ، روزه خوردن داشت


روز میلاد «حضرت عباس»

 جلوه ای شادتر ز گلشن داشت


یاد «صیّـاد»  هم گرامی باد

 آن شهیدی که عشق میهن داشت


من چه گویم؟ شما خود اُستادید

  غنی از هرسخن که چون من داشت


بُـرد ، با آن کسی است در ایّام

   که امورش به خیر ، مُتقن داشت


هدیه ی من همین و ختم کلام

  با سـلام و دعـا مزیّن داشت


ربّنـا عـاقبت بخیـری را

کن نصیب همه دراین دنیا

=

21/ فروردین/ 1398 ش

برابر با چهارم شعبان المعظم 1440 ق

=

* همکارعزیزمان با صبحانه هلیم سفارشی از همکاران پذیرایی مفصلی کرد

 * اشاره به خاطره ای بین همکاران است.

 


  
  


دو باره سال نو رسیده از راه = سر زده فصل غنچه های دلخواه =
ز نور قرآن و بقیت الله =  به شادی مقدم بهترین ماه =
بگو به یاران ، سال نو مبارک


شادی امسال بود دو چندان = نعمت حق گشته به ما فراوان =
طلوع کوثر و  بهار و باران = سال نکو ، ببین در این بهاران =
بر اهل قرآن ، سال نو مبارک


به سازمان عین سین  و یاران = به آل هاشم و بزرگواران =
امیر و افسر و درجه داران = معاون و مدیر و همقطاران =
به جان نثاران ، سال نو مبارک


معممین ، عید شما مبارک =  نظامیان ، عید شما مبارک = 
پایوران، عید شما مبارک = وظیفه گان، عید شما مبارک =
به کارمندان ، سال نو مبارک


رهبر فرزانه ، ولی ِّ هادی = از همگان خواست به خیر و شادی =
اقدام ، یعنی عمل جهادی = مقاومت به جنگ اقتصادی =
گوش به فرمان ، سال نو مبارک


به عرصه ی دانش و دین برتری = عزت و سرفرازی و سروری =
شوکت و اقتدار و خود باوری = بجوی در اطاعت از رهبری =
ملت ایران ، سال نو مبارک


  
  


سال نو رسید از ره / گَردِ کینه از دل شُست
 باران صفا بارید / سبزه ی محبّت رُست
عید آمد و زد فریاد = سال نو مبارک باد


سرکه و سماق و سیر / سیب و سنجد و سنبل
 آمد سمنو در پی / با عطر و شکوه گل
بلبل زده بانگ شاد = سال نو مبارک باد


سر زده بهارانِ / پنج و نود و سیصد
 از هزاره ی دوم / بعد هجرت احمد
بر احمد و بر اولاد = سال نو مبارک باد


فصل غنچه و گُل هاست / پرشکوفه بین صحراست
 شادمان همه دل هاست / ماه مولد زهراست
با چنین پیام شاد = سال نو مبارک باد


از تمام نعمت ها / نعمتی کجا بر تر  ؟
 کز عنایت یکتا / شد عطا به ما کوثر
گل شکفت از این میلاد = سال نو مبارک باد


از مقدم صدّیـقه / عالم شده نورانی
 قلب شیعیان گشته / سر به سر چراغانی
ختم الانبیا دلشاد = سال نو مبارک باد


به به چه بهاری شد / سر تا بقدم نعمت
 آید رجب و شعبان / ریزد ز سما رحمت
صد شکر بر این امداد = سال نو مبارک باد


چون پیام ما امسال / اقدام و عمل باشد
 جنگ اقتصادی را / پس مقاومت باید
پند رهبرم در یاد = سال نو مبارک باد


یا رب لب ما خندان / با ظهور مهدی کن
 آل هاشم و یاران / ما را همه یاری کن
عیدی بده  بر آحاد = سال نو مبارک باد


فکرتازه ، حال خوش / ارمغان نو روز ست
 هرکسی چنین باشد / روزش همه پیروز ست
دوری ، اگر از افساد = سال نو مبارک باد


  
  

 

به روز نخست رجـب ، مـاهِ مـولا

به « دهقـان » ، خـدا دختری داده زیبـا

+++

قدومش مبارک ، به  « بیست و دویِ / دو »

چه ناز و چه شیرین ، بهشت است و « حُسنـا »

+++

الهی که صـدسـال  مانَد ، به شادی

بـوَد در پنـاه عنـایـات زهـرا «س»

1392/2/22


  
  

 

 صبحانه ای که گشته مهیا در این فضا

 سور سرور چیست ؟ بگویید : مرحبا !


هرچند سفره نیست سیاسی ، ولی دهد

 یک گوشه طعم گرم و خوش «اکرمی نیا»


حقـاً که این ولیمه سزاوار خوردن است

 زیرا که خرج کرده «سزاوار»  هم  سزا


طعمی دگر به حلق و در ین حلقه غایب است

 چونانکه «مهدوی» به سفر رفته و صفا


گویا که مزه های دگر نیز می دهد؟

 اما منم جدید و نگفتند نام ها !


آری! «ابوتراب»  فراموش گشته بود

 با آش نیست معجزه ای بیش از ین مرا !


گوید : امیر طاهری، این آش چون کم است

 هجوش بگوی تا بدهم هدیه ای تو را


الحق که چند قپّه و یک آش؟! نوبر است

 شاید هنوز جوجه نداده اند مرغ ها ! ؟


طعمی دهد مگر که به سوهان قم رسد ؟

با طعم «جوشقانی» اگر هستی آشنا


از هرکه  هرچه  هست ، خدایا قبول کن

ترفیع بعد  کاش ، رسد تا ناهار ما !

1390.12.3


  
  

مژده  آمد که در  مهِ خرداد

گلِ سرخی  خدا به « احسان» داد

*

نام این هدیه ی الهی را

بس که زیباست«یاسمین» بنهاد

*

گو  به « پیرِ محمدی زاده »

هنرت را بنازم ای استاد

*

باغت آباد  با چنین ثمری

قدمش در رجب مبارک باد.

*

1392

 


  
  

دعا بکن که حلالت کنم نذیر صفائی

خوشا به حال تو و همرهان کرببلائی

بلا نبینی الهی ، در این مسیر الهی

خود تو گر چه بجان بنی امیه بلائی !


  
  
   1   2   3      >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ امید به آینده 2 ولی می رسد بانگ تکبیر ما از ایران به اقصا نقاط جهان بت سلطه جویان دیرینـه را ز هم بشکند ، شوکت شیعیان پیام حقیقت ز قـرآن ما در عالم جهانگیر و پویا شود درفش ولایت به بام زمین به اذن خداوند ، برپا شود ** من آن روز شاید نباشم ولی خوشم چون وطن قدرت برتراست چهل سال دوم، جوانان من! گوارای تان باد ، بس خوشتر است
+ امید به آینده ولیّ فقیه این علیّ زمان امام من و سَروَر عارفان چنین گفت با آن بیان رسـا بشارت به ما داد و آیندگان چهـل ساله ی دوّم انقلاب بسی بهتر است از چهل سال پیش نمانَد ازین دشمنان بر زمین یکی هم ، پی نفی و اثبات خویش ولی می رسد بانگ تکبیـر ما از ایران به اقصا نقاط جهان بت سلطه جویان دیرینـه را ز هم بشکند ، شوکت شیعیان