سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از ابلهى است پیش از توانا بودن شتابیدن ، و پس از فرصت داشتن درنگ ورزیدن . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

صفحات اختصاصی
 
قرآن ، نماز
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :16
بازدید دیروز :16
کل بازدید :152274
تعداد کل یاداشته ها : 164
103/9/2
7:53 ص

 

 بیا  ای بهار دل انگیز من

شکوفا ترین باغ گلریز من


به وصل تو عید ست فصل بهار

چمن بی تو پاییز سرد است و تار


بیا تا جهان با تو زیبا شود

شکفتن  کنار تو معنا شود


من از هر بهاری نگویم سخن

که نبود سزاوار مام وطن


بهاری که من می سرایم نکو ست

نه از جنس اسفند و یاران اوست !


بهار حقیقی بیاید اگر

نماند ز اسفند نام و اثر


بهاری که باشد « ربیع الانام »

بشیر ش کسی نیست غیر از امام


امامی که رهپوی روح خدا ست

ز بعد خمینی به ما مقتدا ست


بسیجی امامی که یک ربع قرن

به یک دست، بشکسته بت های قرن


ابو مصطفی، مرتضی را شبیه

امین امام آن ولیّ فقیه


علی نام او ،خامنی نسبت اش

ز مشهد فرا سنگر نهضت اش


نه تنها خراسان که ایران من

به هر گوشه دارد ز رزمش سخن


امام همه مومنان تا ظهور

الهی بیفزا شکوهش چو نور


بلی بی حضورش نیابی بهار

بجو  از سر انگشت او کوی یار


هر آن کس رهش از ولایت جدا ست

بلاشک  بمهدی قسم در خطا ست


چپ و راست در فتنه افتد به چاه

نه شرقی، نه غربی بود شاهراه


بهار تو جعلی است، اسفندیار !

مرا ، با بهار دروغین چکار ؟


ز اسفند و از یار اسفندیار

بسی خسته ام پس کجایی بهار ؟


خدا را ، تو مشکات نور خدا

بیا تا شود عید بر پا ، بیا


بیا ای گل نرگس فاطمه «س»

خزان را بده تا ابد خاتمه

*+*+*+*+*+*+*+*+*+*+*+*+*+*+*+

زمستان 1391

***********************************

می دهد سوره ی اسرا چه خوش این مژده ز یار

چون که حق جلوه کند محو شود باطل زار

ان فریبنده که استاد شعار است و فریب

یار اسفند بود گرچه برد نام بهار

لیک هرطفل دبستان به یقین می داند

جای اسفند نباشد چو رسد بوی بهار

نام زنگی است چو کافور دگر نیست عجب

یار اسفند اگر دم زند از فصل بهار

کاش از سر برد این شیوه ی شهرآشوبی

یا که مردانه ببندد کمر همت و کار

کی بود رجعت یاران مسیح از کاراکاس؟!

سیصد و سیزده آیا شود از نو تکرار ؟!

مادر غم زده با تسلیت آرام نشد

بوی فرزند در آغوش تو جوید این بار!

نیست تردید که همسنگر ما بد چاوز

ولی افراط نشاید بخدا این مقدار

ساده اندیش بود آنکه گمانش این است

که بود عزت اسلامی ما در این کار

تو چه کردی که فتادی به چنین مخمصه ای؟

تا ازین پس چه شود ؟ باز نبازی ! هشدار

ما پر از لغزش و لبریز خطا دامن ماست

پرده بالا مزن از کرده ی ما ای ستّار

***

تا مادر غم دیده ی چاوز دیدت

بی تاب شد و بجای او بوسیدت

گویی تو نماد کوچکی از هوگویی

یا یار بهاری این چنین نامیدت؟!

***

چاوز! بفدای آن لب شاتوت ات

قربان عروج و رجعت از لاهوتت

از ناله ی مادر تو گریان محمود

با شال عزا در بغل تابوت ات

اسفند 1391


  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ امید به آینده 2 ولی می رسد بانگ تکبیر ما از ایران به اقصا نقاط جهان بت سلطه جویان دیرینـه را ز هم بشکند ، شوکت شیعیان پیام حقیقت ز قـرآن ما در عالم جهانگیر و پویا شود درفش ولایت به بام زمین به اذن خداوند ، برپا شود ** من آن روز شاید نباشم ولی خوشم چون وطن قدرت برتراست چهل سال دوم، جوانان من! گوارای تان باد ، بس خوشتر است
+ امید به آینده ولیّ فقیه این علیّ زمان امام من و سَروَر عارفان چنین گفت با آن بیان رسـا بشارت به ما داد و آیندگان چهـل ساله ی دوّم انقلاب بسی بهتر است از چهل سال پیش نمانَد ازین دشمنان بر زمین یکی هم ، پی نفی و اثبات خویش ولی می رسد بانگ تکبیـر ما از ایران به اقصا نقاط جهان بت سلطه جویان دیرینـه را ز هم بشکند ، شوکت شیعیان