دیده ها بر ره است و محو نگاه
می رسد موکب ستاره و ماه
حاجیان چون ستاره برگشتند
پاک و پاکیزه از هر آنچه گناه
برتر است از فرشتگان حاجی
در مقام و مکان و عزت وجاه
چون ملک نیست در عمل مختار
ولی این ، گشته چون ملک دلخواه
می زند بوسه صد هزار ملک
پای این حاجیِ رسیده ز راه
پس بگویم ز عمق جان تبریک
ز قبولان شماردت «الله»
آمدی از زیارت حرمین
بینمت باز در مزار «حسین»
*****
خیرمقدم که حاجیِ مأجور
بازگشت از حریم مهبط نور
آمد این میهمان حضرت حق
با صفای دل و سری پر شور
می نوازد مشام را بویی
که شمیم ولا در او مستور
بوی عطر مدینه می آید
از همین جا نه از کرانه ی طور
دستِ پُر باز گشته حاجی ما
دست خالی ، که آید از ره دور؟
چیست سوغات این سفر یاران؟
رحمت و معرفت ، هدایت و نور
بنِگر بر تن اش غبار بقیع
هست پیدا هنوز و گَرد عبور
در منا از منی ، رها گشته
جُسته در مشعر، اعتلای شعور
پیکرِ بد نهاد شیطان را
کرده با سنگسارِ رمی، به گور
سر پیِ بندگی سپرده به تیغ
بُرده قربان به پیشگاه غفور
بر سر کوی او به سعی و طواف
گشته ، تا ره بَرَد به فیض حضور
حاجیان باد ، حج تان مقبول
این زیارات و سعیکم مشکور
آمدی از زیارت حرمین
بینمت باز در مزار «حسین»
*****