هرگاه یکی از شما با برادری در راه خدا برادری کرد، با او معارضه نکند، او را خشمگین نکند و با او مخالفت ننماید . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

صفحات اختصاصی
 
قرآن ، نماز
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :2
بازدید دیروز :25
کل بازدید :153984
تعداد کل یاداشته ها : 164
03/12/14
3:46 ص

«« شهر من ، تهران من ، تهران ما »»

********************

شهرمن قابی است خوشرنگ از صفا

رنگ ها اصلی ، نه از جنس ریا

 

رنگ ها رنگ خدایی رنگ عشق

رنگ مردانی همه بی ادعا

 

خط سیر مهر و وحدت کوچه هاش

خانه ها آیینه ی نور خدا

 

با اذان بلبلان هر صبحگاه

می درخشد نور از گلدسته ها

 

شورعلم و بانگ درس و مدرسه

دلنوازآهنگ خوش دراین فضا

 

کودکان سرگرم بازی در چمن

همقدم با رقص نرم لاله ها

 

عصرها بابا که از ره می رسد

دیدنی تر می شود این لحظه ها

 

از سر هر شاخه می آید به گوش

نغمه های روح بخش و جانفزا

 

شهرمن شهر نشاط و شادی است

گرچه با غم های من هم آشنا

 

دفتری از خاطرات زندگی است

شهر من ، تهران من ، تهران ما


  
  

یک شبی مثل این همه شبها

که بسی انجمن شود بر پا

شمع ها بین دود ها، کم نور

دور هم جمع جمعی از ادبا

نوبت شاعری رسید که بود

پر سرایش ترین آن شعرا

رفت پشت تریبون معهود

بعد کلی کف و صفیر و  ادا

سینه را صاف کرد چندین بار

روی بینی نهاد عینک را

تا بدانند نیست تکراری

آن چه میخواند و کند انشا

این چنین کرد جمله را آغاز

که ای بقربان پیپ های شما

طی این سال های طولانی

خوانده ام هفت جلدی خود را

از غزل تا قصیده و ترجیع

و از رباعی گرفته  تا  بالا

از مضامین نغز سبک قدیم

تا سپید و نمونه ی نیما

همه حفظ اید ، خوب میدانم

آن چه را من سروده ام اینجا

نیست شایسته ی شماجز این

پس از این دوره ی چهل یلدا

چه بخوانم برای تان امشب ؟

که ز من تاکنون نگشته ادا !

همره حلقه های دود غلیظ

آفرین شد ز هر طرف به هوا

ناگهان با صدای سنگینی

پاسخ اش داد پیری از اعضا

آن چنان برق پیر، سنگین بود

که فیوزش پرید  آن  آقا

پیر، الحق که حرف حقّی زد

گفت:«شاعر،بخوان نمازت را!» 


91/12/9::: 1:13 ص
نظر()
  
  

 

تقدیم به روان پاک شهدای گرانقدر

 سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران

***

قسم به خون شهیدان که زنده است شهید

به آیه آیه ی برهان که زنده است شهید

شهید نزد خداوند ، منزلت دارد

نوشته در خود قرآن که زنده است شهید

***

شهید دست الهی در آستین دارد

صفای قاسم و عباس در جبین دارد

شهید شهد شهود است و شعر سبز شعور

شهید مرتبه در جنّت برین دارد

***

به سازمان، شهدا چون ستاره تابان اند

همیشه جاری و در قلب ، زنده می مانند

نمی شویم جدا هرگز از مرام شهید

که تا ابد شهدا بر تن زمان ،جان اند

***

شکوهمند بوَد محفلی که عطر امام 

قرین یاد شهیدان از آن رسد به مشام

ره امام و شهیدان ، پیام عاشوراست

همان که زنده و پوینده شد از او اسلام

***

بیا سری به شهیدان زنیم در این ماه

شویم با همه ی نینوائیان همراه

ز مشهد رضوی اذن در حرم گیریم

کنیم ره به شهیدان سازمان کوتاه

***

بود عمامه ی خونین و روی نورانی

نشانی از شهدای شریف روحانی

محدث و حسنی ، صادقی نژاد و دگر

شهید چاووشی آن عالمان ربانی

***

شهید بر سر پیمان خود ز سر بگذشت

به خون خویش وضو کرد و بی خبر بگذشت

ببین چگونه ز خون شهید داری پاس

به جنگ نرم بپاخیز ، شر ز سر بگذشت

***

امیر عرصه ی فرهنگ و جنگ نرم که بود

به روز (سی 130) شمع جمع اهل شهود

سمیِّ حضرت عباس و واعظی نسب اش

گشود تا پرِ پرواز ، عرش را پیمود

***

درود ما به ارسطوئیان و مهنانی

به صادقی ، به علی اصغر سلیمانی

سلام بر علی بخشی به روح احمدوند

به حق که حق رهِ مقصودی است و رشّانی

***

چه همرهان عزیزی به عرش پیوستند

حجاب های زمینی در اوج بگسستند

صفر ، محمدیان ،آرمان نسب ، سوری

به شوق روضه ی  رضوان زلامکان رستند

***

به غرفه های بهشتی گرفت جا ، مشکین

نشسته همره بابایی اندر علیّین

چو پرسی از رمضانی نشان صفاری

به زیر سایه ی طوبا بود هم آن و هم این

***

 فدای لحظه ی جان دادن و عروج شهید

فدای آن نفس آخر و عروج شهید

سرم به پایِ زپای او فتادن شهدا

که روی دامن مهدی بود عروج شهید

***

دو باره نور فشانم ز نام نورایی

ز آزموده و سیّد امیر صحرایی

محمدی و خدادادی و سلیمانی

کنند همره ابراهیمی دل آرایی

***

به راه عزت دین داده جان ، مشیری ها

که بر فراز بماند لوای مکتب ما

بود دفاع مقدس غنی ترین فرهنگ

شعاع جاریِ نور است بیرق شهدا

***

به جستجوی شهیدان به خُلد گردیدم

سوار مرکبی از نور ، جمله را دیدم

تمام پرچمِ «لبیک یا حسین» بر دوش

بگوشِ دل ز شهید این پیام بشنیدم

***

که این تمام پیام و کلام آخر ماست

هر آن که اهل بصیرت، به راه ما پویاست

فدا شدن که ولایت زپا نیافتد و بس

یگانه درس شهیدان ز مکتب زهراست

***

قسم به نام تو همرزم جبهه های نبرد

برادرم! که شهادت تو را گزینش کرد

اگر چه فیض شهادت نشد نصیبم لیک

ز معبری که تو رفتی عبور خواهم کرد

***

من و جدا ز شهیدان مان!؟ خدا نکند

مرا ز راه شهیدان خدا جدا نکند

بصیرتی که در اندیشه ی شهیدان بود

عطا به هر که شود لحظه ای خطا نکند

***

سفارش شهدا در پیام شان این است

نماز پرچم اسلام و پایه ی دین است

اطاعت از ولی امر در تمام امور

حجاب حافظ ناموس و نسل و آیین است

***

به خاندان شهیدان درود بی پایان

که نور چشم و چراغ اند و فخر جاویدان

ز عهده ی که بر آید سپاس شان گوید ؟

چو مشتری است درین عرصه ربِّ شان رحمان

***

سرود سرخ شهیدان صلای نای شماست

همان پیام ولایت کنون نوای شماست

گلاب اشک ، نثار مزار پر نوری

که بعد کرب و بلا دشت نینوای شماست

***

رسالت شهدا را شما علمدارید

که اهل بیت شهیدید و زینب آثارید

کتاب و مکتب و رسم و ره شهید ان را

به وارثانِ زنسل شهید بسپارید

***

بخوان وصیت مکتوب هر شهید و ببین

که نیست فلسفه ی جان فدایی اش بجز این

مطیع امر ولایت ، حجاب و عدل و نماز

نبرد با متجاوز ، نجات کشور و دین

***

چقدر این شب جمعه پر از صفا هستیم

کنار مرقد مولای مان رضا هستیم

میار ساقی خورشید رو دگر جامی

که ما ز باده ی شمس الشموس سر مستیم

***

سخن تمام کنم اصل مدّعا این جاست

ز درد ها همه دارالشفای ما این جاست

مقام زاده ی موسی اباالجواد ، رضا

پناهگاه تهی دست بی نوا این جاست

***

بَدیم و هر چه که هستیم ، ای امام رضا

گدای کوی تو هستیم ، ای امام رضا

مگر بدون عطا رفته میهمان زین در ؟

پیِ عطای تو هستیم ، ای امام رضا

***

خدا به حق شهیدان و حضرت زهرا

بخوان تمامی این جمع را به کرب و بلا

ببخش نصرت و عزت به کشور و رهبر

به لطف خویش بیافزا شکوه امّت ما

***

الهی این سفر معنوی ز ما بپذیر

ز آل هاشم و از سازمان و این تدبیر

ز هر کسی که به نام شهید خدمت کرد

به اشک زینب کبری ز فضل کن تقدیر

***

ز میزبان و مقامات ارشد لشکر

ز الغدیر و ز جمع خدوم شان یکسر

سپاس گویم و از ذات حق ، طلب دارم

که اجرشان دهد از دست ساقی کوثر

***

تبرُّکی که ز خوان پراز نعم خوردیم 

بُد از مقدسیان آنچه از حرم بردیم

شفای عاجل و کامل نصیب کن یا رب

که قلب را ز خطا و گناه افسردیم

***

تلاش خالص گلفام در چنین خدمت

بود سزای عنایات صاحب نعمت

به بارگاه شهیدان و خانواده شان

شبانه روز به تدبیر و دقّت و همّت

***

در این عبادت والا به همره گلفام

بسیج گشته همه مجریان امر امام

چو عارف و چو فدائی ، چونان جهان آرا

به خدمت شهدا با پیام در اقدام

***

خدا به حُرمَتِ عباس و سیدالشهدا

به این مُحرّم واین مشهد و امام رضا

قبول کن ز همه این قلیل ، با کرمت

بر آر حاجت این خانواده ی شهدا

***

در مشهد و سخن ز شهید و شهادت است

الحق که محفلی همه ذکر و عبادت است

ما را شهید سوی دیار بقا بیر 

یارب ، که حسن عاقبتی با سعادت است

***

خاندان شهدا

***

پاینده باد یاد شهیدان سازمان

جاوید باد نام شهیدان سازمان

این سازمان که هست سیاسی عقیدتی

دارد اثر ز راه شهیدان سازمان

***

از شهیدان نام یزدان تا ابد پاینده شد

مکتب و احکام قرآن از شهیدان زنده شد

*

امن و استقلال و آزادی، سرافرازی و دین

هرچه داریم از شهیدان است در این سرزمین

*

تا بوَد پیوند ایران با شهیدان بر قرار

پرچم جمهوری اسلامی آید پایدار

*

چون شهیدان اند بر ما رمز عزّ و افتخار

خاندان ارجمند و شاهدان ماندگار

*

رفت و جانبازی نمود آن شیر مرد شهر نور

ماند و پرچم دار او شد خاندانش تا ظهور

*

معنی ایثار و صبر و استقامت تا ابد

پایداری تان به فرهنگ شهادت تا ابد

*

ای پدر ، مادر ، ایا همسر ، تو فرزند شهید 

ملت و دین و وطن از صبرتان شد روسفید

*

می رود با خون خود تا قرب حق بالا شهید

می دهد بر سال ها صبرت خدا اجر جدید

*

حضرت سجاد و زینب را شما همسنگرید

افتخار و یاور قران و دین و رهبرید

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عهدوپیمان بسته ازجان با شهید این سازمان

دارد ارتش در هرآن سنگر بسی گنج نهان


همزمان با داغ جانسوز  یکم سبط رسول

در عزای غم فزای رحلت پاک رسول


یاد یاران شهید جبهه ی ایمان کنم

عهدخود را تازه و تجدید این پیمان کنم


یاد همرزمان و مردان فداکار و رشید

عرش پیمایان سنگرهای قرآن مجید


واعظی ها بین به میدان شهادت رستگار

پرچم سرخ شهیدان ، جاودان با افتخار


ساعتی در عالم معنا ز جان بی جان شدم

با شهیدان در بهشت یادشان مهمان شدم


دیدم آنجا نور تابان شهیدان صف بصف

بیرق ارتش گرفته ، چندروحانی به کف


تا بود درس شهادت مکتب و آیین ما

تا بود فرزند زهرا رهنمای دین ما


راه ما راه حسین است و صراط المستقیم

اقتدار و عزت ما تا ابد باشد مقیم

*******************************

اسامی شهدای گرانقدر سازمان عقیدتی سیاسی آجا از سال 1360 تا 1384

 

       موارد یاد شده بعد از شهید واعظی، شهدای سقوط هواپیمای سی 130رزمایش عاشقان ولایت، نیمه آذرماه 1384 می باشند. / روحانی شهید محمد چاوشی (ترور توسط ضد انقلاب 16/12/1360)/ روحانی شهید محمد حسنی (ترور توسط ضد انقلاب4/7/1368) / روحانی شهید غلامرضا صادقی نژاد (سقوط هواپیمای نظامی23/12/1375)/ روحانی شهید مجتبی محدث (سقوط هواپیمای سی 130)/ شهید علی اصغر مشیری (حادثه در مأموریت کاروان راهیان نور 5/1/1380)/ شهید اسماعیل صفاری (اصابت ترکش در رزمایش اقتدار16/7/1381)/ شهید علیرضا رمضانی (ترور توسط ضد انقلاب 13/12/1381)/ شهید عباس واعظی */ شهید قاسم محمدی*/ شهید محمد رضا سلیمانی*/ شهید حسین آزموده*/ شهید ابوذر نورایی مطلق*/ شهید مهدی ابراهیمی*/ شهید سید امیر صحرایی */ شهیدعلیرضا خدادادی*/ شهید محمد علی بخشی*/ شهیدروح الله احمدوند*/ شهید مهدی صادقی*/ شهید امید محمدیان*/ شهید حسین مهنانی*/ شهید حسنعلی بابایی*/ شهید رضا سوری*/ شهید محمد باقر  بابارشانی*/ شهید حسین مشکین*/ شهید امیر صفر*/ شهید محمد حسین مقصودی*/ شهید علیرضا ارسطوئیان*/ شهید علی اصغر سلیمانی*/ ستوانیکم وظیفه شهید احسان آرمان نسب* .

»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»


91/9/12::: 12:14 ص
نظر()
  
  

«« در استقبال از حجاج بازگشته از سفر »»

 

حاجی ز سفر بر گشت ، بلبل به نـوا آمـد 
مهمـان خـدا اینـک ، از بیـتِ خـدا آمـد

***   ***   ***   ***   ***   ***   

بوی خوشِ پیغمبر، از سوی حَرا آمد
حاجی به صفای دل ، از سعیِ صفا آمد

صد شکر که دعوت شد از سوی خدا امسال
لبیک به لب رفت و بـا حمد و ثنـا آمد

مهمانیِ ربُّ البیت ، در مکّه چو پایان یافت
مهمان خـدا ایـنک ، از بیتِ خـدا آمد

آثار قبولی را ، در نور رُخَـش بنـگر
خالی ز خطـاها شد ، لبریزِ عطـا آمد

آورده چه سوغاتی؟، از محضر پیغمبر
از بیت ولایت با ، پیمان ولا آمد

با گَرد بقیع آید ، بویید و ببوسیدش
این پیک عزیزِ ماست کز بهر شفا آمد

پوشیده به بر احرام ، نوشیده میِ زمزم
دل در عرفات افکند، با سر به منا آمد

ابلیس ز خود رانده ، سر داده به تیغ دوست
در بارِگَـهِ قُـربَـش ، بی رنگ و ریـا آمد

هرکس نبود لایق ،  بر قرب و لقـای یار
آنکس که به دست آورد ، توفیق لقـا آمد

برگشته ولی روحش ، درحال طواف آنجاست
جان در حرم و حاجی ، بی جان به کجا آمد ! ؟

آینـد به استـقبال ، تنها نه فقـط یـاران
تکبیـر ملائک نیـز، از اوج سـمـا آمـد

خیـرِقدمش بفـرست ، از دل صلواتی چنـد
کاین ذکر شریف از عرش ، پر قدر و بها آمد

یارب بطلب ما را ، هر سال به مهمانی ت
از نای دل « طـاهر» ، این  بانگ دعا آمد


  
  

«« در استقبال از حاجیان بازگشته از حج تمتع »»

*****     *****     *****     *****

بوی مدینه بار دگر از هوا رسید
یا عطر مکه است که تا شهر ما رسید

بوی محمد است که پیچیده در فضا
یا از بهشت طُرفه نسیمی به ما رسید؟

از مکه و مدینه رسیدند حاجیان
زائر ز گَرد راه بقیع از وفا رسید

لبّیک گفته دعوت و احرام بهر حج
پوشیده ، تا به موسم وصل و لِقا رسید

بنموده گِرد بیت ، ز اخلاص جان طواف
نزد مقام ، خوانده نماز و دعا رسید

بیعت نموده نزد حَجَر با خدای خویش
سرشار از عنایت و لطف و عطا رسید

نوشیده آب زمزم و با نور معرفت
حاجی ز میهمانی بیت خدا رسید

با اشک و آهِ عذر، ز تقصیر و کوتَهی
با قلب پر امید که حاجت روا رسید

از کوه رحمت و عرفات و منا و هم
سعی صفا و مروه ، دلِ با صفا رسید

در کوی عشق ، هروله با پای دل نمود
پیمود تا به مرتبه ی عبد نا رسید

رزمنده ای که سنگر شیطان به سنگِ رمی
در هم شکسته در جمراتِ منا ، رسید

در مشعرِ شعور که ره یافت نزد یار
همراه عرشیان به مقام بقا رسید

سر را به تیغ دوست نمودَ ست آشنا
یعنی که جان به کف پیِ قالوا بلَی رسید

جان برکفی که رفته به قربانگه ذبیح
قربانی اش قبول و ز دنیا رها رسید

بنهاده پای، جای قدوم رسول و آل
با خاطرات کعبه و غار حِرا رسید

با حمزه همنشین شده در وادی اُحُد
از قبلتَین و جُحفه و خیف و قُبا رسید

بوسیده جای پای نبی در غدیر خُم
دستی دوباره داده به دست خدا رسید

بهر قبول حج و نماز و دعا و ذکر
بنهاده سر به درگه آل ولا رسید

از بارگاه سبـزِ پیمبر براتِ سبز
بگرفته بهر محشر و روز جزا رسید

اندر مدینه و حرم غربت بقیع
امضا گرفته از همه ی اولیا رسید

گوییم خیر مقدم و باشد قبول تان
این حج که عطر آن ز نسیم صبا رسید


  
  

وقت خلقت گفت چون خلاق عالم یـا عـلی
گفت آدم چون دمیدش روح آن دم یـا عـلی

تا که حوا دید آدم را بدان حسن و جمال
گشت صد دل عاشق و گفتا به آدم یـا عـلی

هدیه اش هابیل چون آورد تا قربان کند
گفت با اخلاص بپذیر از من این کم یـا عـلی

شیث و ادریس و رسولان دگر وقت سلام
دست می دادند و می گفتند با هم یـا عـلی

نوح در طوفان چو پا بر عرشه ی کشتی نهاد
بود با آن مومنین ذکرش دمادم یـا عـلی

چون تبر را برد ابراهیم بر بالای سر
بشکند بت ها ندا در داد محکم یـا عـلی

هاجر اندر سعی مابین صفا و مروه گفت
همره اشکش چو جاری گشت زمزم یـا عـلی

سوی قربانگاه چون می رفت اسماعیل گفت
با پدر ، جانم فدای امر دینم یـا عـلی

حضرت موسی اگر می کرد معجز با عصا
رمز اعجازی بجز این من ندانم یـا عـلی

چون زلیخا عزت یوسف به رأی العین دید
همره یوسف ندا سر داد او هم یـا عـلی

مسند بلقیس اگر نزد سلیمان برده شد
سرّ این اعجاز آصف بود جانم یـا عـلی

با دم جان بخش خود گر مردگان را زنده کرد
راز احیا بخشی فرزند مریم یـا عـلی

ذکر هر پیغمبری در طول تاریخ بشر
بوده در هنگامه ی هر شادی و غم یـا عـلی

همسرش می گفت دیدم مصطفی را در دعا
ذکر او بد در مناجاتش به هر دم یـا عـلی

عالم و آدم همه جن و ملک ، ارض و سما
یـا عـلی گویند و می گوییم ما هم یـا عـلی


  
  

 

برپاست شور و جلوه و غوغایی

چندان که شهر گشته تماشایی

 

گویند: ماه مهر رسد از راه

همراه نغمه های اهورایـی

 

یک سو ترنّمی که ز سنگرها ست

سویی، نوای دلکش دانایـی

 

من در پی قضای نماز صبح !

پنداشتم تو ، سر زده ای جایی

 

گفتم: طلوع کرده ای ، اما نه !

امروز جمعه نیست . نمی آیی

 

بی پرده گر ز کعبه بتابی تو

خورشید آیدت به پذیرایی

 

اصلاً دلیل قبله شدن اینست

محراب چشم منتظر مایی

 

آدم نبود لایق آن سجده

در پی نبودش ار چو تو والایی

 

آغاز فصل مهر تویـی مولا

فصل شکوهمند شکوفایی

 

پاییز این ، که روی تو پنهان است

گردد بهار ، آن که تو می آیی

 

صبح ظهور کاش بود نزدیک

دیگر نمانده تاب شکیبایی

 

ای مهر صد سپهر بیا بشتاب

تا بشکفد جهان ز دلارایی

 

محبوب در جهان نبود جز تو

بالله به زیر گنبد مینایی

 

دل می طپد به موج امید تو

عمری است مونس همه دلهایی

 

لب ها به شوق روی تو می خوانند

تا با خدا کنند هماوایی

 

طاهر اگر چه لایق مهرت نیست

اما تو از سلاله ی زهرایی

 


  
  
<   <<   21   22   23      >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ امید به آینده 2 ولی می رسد بانگ تکبیر ما از ایران به اقصا نقاط جهان بت سلطه جویان دیرینـه را ز هم بشکند ، شوکت شیعیان پیام حقیقت ز قـرآن ما در عالم جهانگیر و پویا شود درفش ولایت به بام زمین به اذن خداوند ، برپا شود ** من آن روز شاید نباشم ولی خوشم چون وطن قدرت برتراست چهل سال دوم، جوانان من! گوارای تان باد ، بس خوشتر است
+ امید به آینده ولیّ فقیه این علیّ زمان امام من و سَروَر عارفان چنین گفت با آن بیان رسـا بشارت به ما داد و آیندگان چهـل ساله ی دوّم انقلاب بسی بهتر است از چهل سال پیش نمانَد ازین دشمنان بر زمین یکی هم ، پی نفی و اثبات خویش ولی می رسد بانگ تکبیـر ما از ایران به اقصا نقاط جهان بت سلطه جویان دیرینـه را ز هم بشکند ، شوکت شیعیان