تولد تاریخ در مهد جغرافیا
سرزمینی که بنابرمستندات اسلامی«دحو الارض» درآن صورت گرفته وکره خاکی از محل خانه کعبه گسترش یافته و برای سکونت و زندگی جامعه بشری و دیگر مخلوقات آماده شده و زادگاه جغرافیاست، بار دیگر منشأ تحول عظیم دیگری در تولد تاریخ شد .
هجرت تاریخی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم که نقطه عطفی در تاریخ اسلام محسوب می شود، انقلابی نوین در جهت شکوفایی و گسترش رسالت پیامبر اکرم پدید آورد و در حقیقت وسیله ی مناسبی برای اوج گیری نهضت الهی و تثبیت دولت اسلامی رسول الله میباشد . هم چنان که علی علیه السلام می فرماید: « علا بها ذکره و امتد منها صوته » نام و یاد رسول خدا بواسطه هجرت به مدینه، اوج گرفت و آوای توحیدی اش بر نقاط عالم طنین انداز شد .
هجرت پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم آثار و برکات فراونی برای اسلام و مسلمین به همراه داشت که برخی از آن ها عبارتند از:
نجات جان پیامبر از چنگال خونخواران مشرک و کافر در حساس ترین لحظات تاریخ اسلام .
فراهم شدن محیط مناسب و آماده و آشنا به شرایع و کتب آسمانی برای تبلیغ معارف اسلام .
اجتماع پرشورجوانان پاکدل مدینه دراطراف رسول خداصلی الله علیه و آله وسلم و تشکیل هسته های اولیه ی اولین دولت اسلامی .
بوجود آمدن زمینه تربیت و اعزام مبلغان جوان و با ایمان از مدینه برای نشر تعالیم آسمانی اسلام به قبائل دوردست و در حقیقت تشکیل یک سازمان منسجم تبلیغاتی و اطلاعاتی برای دولت نوظهور نبوی.
بوجود آمدن یک نیروی مقتدر مذهبی و مدافع آیین وحی و یک جبهه ی قوی در مقابل شیاطین و مستکبران .
تبدیل شدن شهر مدینه به یک کانون مذهبی و سیاسی و استقبال قبایل و متفکران آزاد اندیش سایر ادیان و شرکت آنان در گفتگوها و جلسات پیامبر .
با توجه به این آثار و سایر نکاتی که هجرت پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم به ارمغان آورد، شایسته بود که یاد این حادثه سرنوشت ساز که منشا تحول عظیم در اسلام گردید برای همیشه زنده و جاوید بماند . به همین دلیل بر خلاف آنچه بعضی مورخان نوشته اند، تاریخ هجری با نظر مستقیم پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم معین گردید و ایشان شخصا این کار مهم را انجام داده و هجرت را به عنوان تاریخ رسمی مسلمانان قرار دادند .
دقت در برخی نامه های آن حضرت برای اثبات این مساله کافی است .
ولی پس از رحلت ایشان با رخداد وقایع مهم دیگر و نیز بروز اختلافات بسیار ، این امر مورد غفلت قرار گرفته و پس از آن قطع شد و در ایام خلافت ابوبکر و سالهای نخست خلافت عمر تاریخ رسمی وجود نداشت تا نهایتاً در حدود سال هفدهم هجری با توجه به نیازی که به یک مبدا تاریخی حس می شد پیشنهاد تعیین تاریخ رسمی با حضوربزرگان صحابه مطرح شد و هر یک نظری دادند، عده ای تولد پیامبر(ص)، گروهی بعثت و گروهی دیگر وفات آن حضرت را به عنوان مبدا تاریخ پیشنهاد دادند، در این میان پیشنهاد حضرت علی(ع) که تاریخ هجرت رسول اکرم (ص) به مدینه مبنا قرار گیرد (همان تدبیر شخص پیامبر) مورد پذیرش و اتفاق اصحاب قرار گرفت.
اما ماجرای هجرت و لیلة المبیت چگونه بود ؟
بنابر نقلهای تاریخی، کفار قریش، با بالا گرفتن دعوت پیامبر(ص) به اسلام، پس از مرگ ابوطالب به آزار و اذیت مسلمانان دامن زده و آنان را به دست کشیدن از اسلام مجبور میکردند. پیامبر که جان مسلمانان را در خطر دید، پس از پیمانی که با اهل مدینه بست، دستور داد تا مسلمانان به آن دیار هجرت کنند. آنان در چند مرحله به صورت دستههای کوچک و پنهانی و دور از چشم قریش رهسپار مدینه شدند. کفار قریش در آخرین چارهاندیشی علیه دعوت پیامبر(ص)، تصمیم به قتل وی گرفتند.
جمعی از قریش در مجلس مشورتی مکه جمع شدند تا درباره نوع برخورد با پیامبر(ص) تصمیم بگیرند. در نهایت طبق خواسته ابوجهل، تصمیم گرفته شد از هر قبیله جوانی دلیر انتخاب شود و شبانه بر پیامبر (ص) حمله کنند و دستهجمعی او را در خانهاش بکشند؛ زیرا در این صورت، خون او در میان همه قبایل پراکنده میشد و بنیهاشم که خاندان و خونخواهان پیامبر بودند، نمیتوانستند با همه طوایف قریش بجنگند و ناچار مجبور میشدند به گرفتن دیه رضایت دهند.
علی علیه السلام ماجرای «لیلة المبیت » را چنین حکایت می کند: رسول خدا آن شب (شب اول ماه ربیع الاول سال سیزدهم یا چهاردهم بعثت) مرا خواسته و فرمودند: علی جان! قریش برای قتل من توطئه کرده اند و قرار است امشب آن را به مرحله اجرا بگذارند، تو در بستر من بخواب تا اینکه من از مکه خارج شوم و این فرمان الهی است که به من ابلاغ شده است . گفتم : چشم! اطاعت می کنم . آن شب حادثه ساز من در بستر رسول خدا خوابیدم. همچنان که پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم فرموده بود، مشرکان قریش پاسی از شب گذشته خانه آن حضرت را محاصره کردند. رسول خدا بنا به دستور خداوند متعال شبانه از منزل بیرون رفت . آن حضرت در حالیکه این آیه را قرائت می کرد: «و جعلنا من بین ایدیهم سدا و من خلفهم سدا فاغشیناهم فهم لا یبصرون » از نزدیک آنان گذشت و مشرکان پیامبراکرم را ندیدند.نزدیک های صبح بود که آنان به داخل منزل ریختند و به خیال این که من، محمد صلی الله علیه وآله وسلم هستم به سوی بستر هجوم آوردند . در این هنگام با کمال خونسردی روپوش را کنار زده و سر از بستر بلند کردم . با دیدن این صحنه، آنان با کمال شگفتی به همدیگر خیره شده و گفتند: علی؟! گفتم: بلی . گفتند: پس محمد کجاست ؟ گفتم: از شهر شما خارج شد .پرسیدند: به کدام سمت رفت؟ گفتم: خدا داناتر است .
و بنا به نقل یکی از تاریخ نگاران، علی (ع) درهای خانه را بست و پردهها را کشید، مشرکان با سنگ به علی (ع) که در بستر خوابیده بود زدند تا مطمئن شوند کسی در بستر خوابیده است و شک نداشتند که وی رسول خداست. سحرگاهان که با شمشیرهای برهنه به خانه هجوم بردند، وقتی علی (ع) را که با ایثار جان خود، در بستر پیامبر(ص) خوابیده بود ، مشاهده کردند، گفتند: محمد کجاست؟ علی (ع) فرمود: «مگر او را به من سپرده بودید که از من میخواهید؟ کاری کردید که او ناچار شد خانه را ترک کند. در این هنگام به سوی علی (ع) یورش بردند و او را آزردند و سپس از خانه بیرون کشیده، کتک زدند. ساعتی هم در مسجدالحرام زندانی کرده، سپس آزادش کردند.آنها در جهت یثرب به تعقیب پیامبر (ص) پرداختند در حالیکه غار ثور در سمت دیگر قرار داشت و پیامبر به همراه ابوبکر تا سه روز در غار ثور پنهان بودند و پس از آن به سمت یثرب حرکت کردند.
در روز جمعه 15 ربیع الاول در میان استقبال مردم یثرب، پیامبر وارد این شهر شد و ازآن پس این شهر به «مدینة النبی» شهرت یافت. و رفته رفته سایر هواداران پیامبر صلی الله علیه و آله نیز به هر تدبیر و زحمتی بود، خود را به مدینهرساندند.
بسیاری ازمفسران، شأن نزول آی? 207سوره بقره را این ایثار وفداکاری امام علی درلیلة المبیت دانستهاند که خداوند می فرماید:
«و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله والله رؤوف بالعباد». « بعضی ازمردم( با ایمان وفداکار،همچون علی درلیلة المبیت به هنگام خفتن درجایگاه پیغمبر) جان خودرا بخاطر خشنودی خدا عرضه میکنند وخداوند نسبت به بندگان مهربان است .»